you are here, 2jordan

بنی آدم اعضای یکدیگرند*****که در آفرینش ز یک گوهرند*****چو عضوی به درد آورد روزگار***** دگر عضوها را نماند قرار*****توکز محنت دیگران بی غمی ***** نشاید که نامت نهند آدمی

Thursday, January 25, 2007


تو دانشگاه و سرکلاس درسی که روش تدریسش هیچ ربطی به موضوع درس ندارد بعد از اینکه با بی حوصلگی توی دفترم عکسی را کشیدم سرم را بالا آوردم و یه نگاه به کلاسی که از 50 دانشجو فقط 6 تاش پسر بودیم انداختم. برعکس تمام شعارها چیزی که من دیدم اصلا رضایت بخش نبود. بیش از نیمی از کلاس سیاه بود! قانون نانوشته دانشگاهها پوشیدن رنگهای روشن را برای دختران ممنوع کرده ولی رنگها را ممنوع نکرده! اما دختران دانشگاه به این بهانه که رنگ سیاه رنگ شیک و همه جا بپوشیه بدون توجه به رشدی که جامعه از آنها انتظار دارد کاری را میکنند که بی دردسرترین باشد! کسی هم تا حالا ازشون نخواسته که جوری دیگر باشند . روز 22 خرداد برای دفاع از حقوق زنان با دوستم به میدان هفت تیر رفتیم. بعد از سرکوب وحشتناک ما هم مثل بقیه راهی خونه هامون شدیم ولی من در راه به نقاط ضعف و قوت جنبش زنان ایران فکر میکردم. با وجود حرفهایی که از طرف برخی از فعالین جنبش زنان مبنی بر استقبالشون از مردانی که در راه رشد جنبش زنان فعالیت میکنند شخصا و با توجه به تجربیات قبلی و شناختی که قبلا پیدا کرده بودم میدونستم که مردانی مثل من از نظر فکری جایگاهی برابر در فعالیتهای گروههای زنانه ندارند. بعدها که خبر آغاز به کار کمپین را شنیدم تصمیم داشتم نقدهایی را در باب این حرکت بنویسم ولی قبلش به این اعتقاد رسیده بودم که این انتقادات از جنبشهای نو پا بخصوص در طیف مدرن جامعه فقط بانیان اینگونه حرکتها را دلسرد میکند . ولی امروز بعد از گذشت چند ماه قصد دارم که از خارج از کمپین و بعنوان یک شهروند نظراتم را راجع به این حرکت اعلام کنم.
چرا کمپین جمع آوری یک میلیون امضا برای تغییر قوانین زن ستیز؟!
روزی که اسم این کمپین را شنیدم به این نکات فکر کردم که اگر یک میلیون نفر امضا کنند قوانین زن ستیز عوض میشود؟ اگر قوانین عوض شود اوضاع زنان در ایران بهتر میشود و اصولا چند درصد زنان جامعه عملا با این قوانین درگیرند ؟
اگه این حرکت یک جنبه نمادین دارد اعضای کمپین فکر نمیکنند چند سال درگیری صرفا برای نتیجه گرفتن از اینکار آنها را از اهدافی مهمتر دور میکند؟ البته میدونم که اعضای کمپین با ارائه دفترچه و اقناع کردن فردی که بناست بیانیه را امضا کند عملا یک میلیون نفر را از قوانین ضد زن آگاه میکنند ولی آیا این مسئله با این حجم فعالیت کمکی به پیشرفت جنبش زنان میکند؟ فکر میکنم بهتر باشد که همینجا بگویم که هدفم از این مباحث اینست که به نظر من حرکت کمپین خوب و لازم میباشد ولی کافی نیست و واقعا حیفه که با وجود این همه تلاش فقط مباحث محدود به دفترچه به مخاطب ارائه بشود و از طرف دیگر مخاطب فقط امضا کند و دوباره بدون هیچ تحولی به زندگی روزانه اش برگردد. یک واقعیت وجود دارد و آن اینست که در ایران زنانی که در خانواده ای مدرن متولد میشوند و مستقل پرورش میابند شاید در طول زندگیشون هیچ برخوردی با قوانین مطروحه نداشته باشند و این مطلب حرفی است که بسیاری از شهروندان به اعضای کمپین گوشزد کردند. اعضای کمپین با دوری جستن از خواسته های تاثیر گذار و فراگیر زنان صرفا وقت خود را صرف تغییر قانون کرده اند! وقتی کسی با قانون برخوردی نداشته باشد این درخواست از وی یعنی اینکه از او میخواهند مثل یک فعال حقوق بشر از زنانی که با این قوانین دست در گریبانند حمایت کند و حمایت افراد از این مسئله هم که بصورت امضا نشان داده میشود امری لحظه ای - احساسی و گذراست و اعضای کمپین نخواهند توانست که این افراد را برای حرکتهای احتمالی بعدی سازماندهی کنند. سوال اینجاست که ضعف کار کجاست؟ قبلا هم برای نمونه گفته بودم که برای اعتراض به حجاب اجباری اگر نمیتوان کشف حجاب کرد لا اقل میتوان با پوشیدن روسری یکرنگ مثلا بنفش (رنگ فمینیست) به این مسئله اعتراض کرد و اینکار را میتوان به اعتراض به قانون و خشونت علیه زنان و محرومیت زنان در سیستم سنتی خانواده و چیزهای دیگر بسط داد ولی متاسفانه فعالین جنبش زنان با غفلت از این روشهای ساده و موثر اینروزها صرفا به دنبال جمع آوری امضاهایی هستند که احتمالا قانونگذار برای تغییر قانون به آنها توجهی نخواهد کرد. سوال اینجاست که چرا همزمان با درخواست امضا اینگونه راهکارها به مخاطبان ارائه نمیگردد؟ آیا بناست به صورت دوره ای هربار تنها یک مسئله پیگیری شود؟
جمع آوری سریع امضا و آگاهی دادن به مردم چگونه ممکن است؟
توجه به مثال مد در ایران شاید بد نباشد. یک پوشش در ایران به این صورت مد میشود که اول در بالای شهر تهران مد ارائه شده و پا میگیرد بعد به سایر نقاط تهران و طبقه متوسط سایر شهرهای بزرگ کشیده میشود و بعد از آن در تمام نقاط کشور مورد استفاده قرار میگیرد. من فکر میکنم که این مسئله ایست که اعضای کمپین از اون غفلت کردند. در بالای شهر تهران چندین میلیون نفر زندگی میکنند که بدون نیاز به چانه زدن و تلاش زیاد و تنها با ارائه سرفصلهای مورد نظر میتوان خیلی راحت امضاهاشون را جمع کرد از طرف دیگر با شکل گرفتن درخواست تغییر در بین افراد این طبقه این ایده به تدریج میتواند به سایر نقاط ایران نفوذ پیدا کند البته راه افتادن کمپین در سایر شهرها هم میتواند به این روند سرعت ببخشد.
راهکار دوم اینترنت میباشد. در ایران طبق آخرین آمار 11 میلیون کاربر اینترنت و 100 هزار وبلاگ فعال وجود دارد که اعضای کمپین میتوانند با ساماندهی این جمعیت بزرگ از طریق درخواست حمایت بلاگرها یا تبلیغ در چت رومها ضمن آموزش دادن این جمعیت 11 میلیون نفری امضای بخش بزرگی از آنها را در فضای واقعی دریافت کنند
راهکار بعدی بحث کانالهای ماهواره ای و هنرمندان پر طرفدار بین مردم است. ساخت یک کلیپ کوتاه که در آن آموزشهای لازم بیان شده و در خواست پخش کلیپ ها از کانالهای پر مخاطب غیر سیاسی بصورت مستمر میتواند کمک بزرگی به جنبش زنان بکند. از طرف دیگر اگر از هنرمندان بزرگی مثل خانم گوگوش که قبلا هم علاقشون به مسائل زنان را نشان داده اند در خواست شود که در آلبوهماشون چند دقیقه با مردم درباره مسائل زنان صحبت کنند و از اونها بخواهند که به جنبش زنان ایران بپیوندند قطعا خواهند توانست که پیام جنبش زنان ایران را به راحتترین روش ممکن به عمق منازل مردم برسانند .
و مسئله آخر بحث جمعیت بزرگ اقلیتهای دینی در ایران است که اولا این جمعیت به دلیل تعارض قوانین و سنتهای غلط اجتماعی با دین و سنتهای شخصیشون خیلی راحت میتوانند به کمپین یا سایر جنبشهای زنانه بپیوندند و دوما با وجود نمایندگان اقلیتهای دینی در مجلس جمعیت اقلیتهای مذهبی میتوانند لابی مناسبی برای طرح مسائل زنان در صحن علنی نهاد قانونگذار ایران یعنی مجلس باشند.



|
 

  Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

 

خوش آمديد وبلاگ من


 






 



دوستان

پایان

آشوب

۳نسل

سرزمین آفتاب

آرمین گیله مرد
نیک آهنگ کوثر
لیست وبلاگهای دانشجویان
300 the movie
لیست وبلاگهای به روز شده  

template designed by www.2jordan.blogspot.com