●
به نظر می رسد که نظام جمهوری اسلامی برای تضمین امنیت و بقای خود امنیت و منافع ملّی ایرانیان را به گرو گرفته باشد. به بیان دیگر، پیام آشکار و پنهان جمهوری اسلامی این است که یا دولتهای غربی، و خصوصاً آمریکا امنیت و بقای نظام جمهوری اسلامی را تضمین می کنند، یا دولت ایران آماده است آتش جنگ و ویرانی را به درون مرزهای ایران بکشاند. جمهوری اسلامی بقا و آبادانی ایران را در گرو دوام و بقای خود قرار داده است ..... سخن گفتن از "تغییر رژیم" توسط غربیان، یا دامن زدن به تحرکات "تجزیه طلبانه"، بدون تردید به زیان جنبش دموکراسی خواهی و به سود رژیم حاکم بر ایران است. در شرایطی که ایران با خطر حمله نظامی، احتمال تجزیه، یا دخالت بیگانگان روبرو باشد، رادیکالترین مخالفان دولت ایران نیز حفظ تمامیت ارضی، صلح و آرامش را بر دموکراسی و آزادی مقدم می دارند، و حتّی تا آنجا پیش می روند که در برابر خطر حمله نظامی بیگانگان با بنیادگرایان ناقض حقوق بشر همسو می شوند(بخشی از سخنرانی اکبر گنجی در پارلمان اروپا)
اکبر گنجی در این سخنرانی مدعی شده که جریانات تجزیه طلب عملا به نفع نظام حاکم در ایران فعالیت میکنند چرا که این نظام در صورت تلاش برای سرنگونی اش حاضر است کشور چند هزار ساله ایران را درگیر جنگ داخلی و حتی تجزیه نماید!
یه نگاه به عکس بالا بندازید. جدای اعتراض خواسته مردم آذربایجان چه بود؟ درخواست رفع تبعیض میان استانها شامل حال تمام استانهای ایران میباشد که فارس نشین - ترک نشین - عرب نشین یا هر قومیت دیگری میباشد. خواسته تدریس به زبان ترکی در مدارس یکی دیگر از خواسته ها بود. ولی این درخواست از چه کسی بود؟ از فارسها! همه میدونیم که حاکمیت ایران ولایتیست و مردم در آن نقشی ندارند . قطعا اگر به مردم بود شک ندارم که مردم تهران - شیراز یا هر جای دیگه که بقولی فارس نشین هستند از خواسته تمام قومیتهای ایران دفاع میکنند - ولی همه میدونیم که مثلا تظاهرات فارسی زبانها در تهران برای تدریس به زبان آذری در مدارس آذربایجان توسط حاکمیت به شدت سرکوب خواهد شد. شخص رهبری در ایران خود آذربایجانیست و زبان آذری زبان مادریش میباشد و تصمیم گیری برای تدریس یا عدم تدریس به زبان آذری در مدارس ایران مستقیما به شخص او برمیگردد ولی عملا دیدیم که در تظاهرات آذربایجان افرادی که نقش سر را بازی میکردند از دادن شعارهای ضد حکومتی خودداری کرده و بر علیه مردم فارس و کرد و غیره شعار میدادند تا با جا انداختن تفرقه میان ملتی چند هزار ساله عملا جنگ داخلی مردم علیه مردم را راه بیاندازند تا در صورت تضعیف قدرت مرکزی ایران ویران شود! اگرچه این مسئله شاید از نظر دولتهای اروپایی و آمریکا مهم نباشد ولی همانطور که گنجی تایید کرد از طرف جنبش دموکراسی خواه ایران مهم تلقی شده و حفظ صلح و تمامیت ارضی ایران را حتی به قیمت استبداد و سازش ترجیح میدن - چندین سال جنگ داخلی یا استبداد؟ افغانستان یا ایران فعلی؟ همونطور که از عکس پیداست تجزیه طلبان سعی میکند تا سرحد ممکن از رویارویی با حکومت فعلی ایران خودداری نمایند و در عوض شعارهای تجزیه طلبانه را جا بیاندازد تا در برابر گسست فعلی بین حاکمیت ومردم - گسست میان مردم با مردم را که در نهایت به نفع حاکمیت تمامیت خواه است را بوجود آورند! از طرف دیگر حکومت ایران میتواند با شکایت از تلویزیون های تجزیه طلب به کشوری که برنامه ها از آنجا پخش میشود یا به ماهواره ای که این برنامه ها را پخش میکنند بخاطر تبلیغ مسائل بنیادگرایانه و تجزیه طلبانه جلوی پخش این تلویزیونها را بگیرد . در حال حاضر تنها برروی ماهواره هاتبرد نزدیک به 6 تلویزیون کرد و آذری برای تبلیغ تجزیه طلبی و ایجاد نفرت میان مردم برنامه پخش میکنند که دولت ایران در ازای خودداری آنها از عناد ورزی با حکومت ایران هیچ عکس العملی در برابر برنامه های آنها نشان نداده و عملا آزادی فعالیت آنها را تضمین کرده است! اما ما باید در برابر این هجمه چیکار کنیم؟ آیا خود ما "ملت ایران" نمیتونیم جلوی پخش برنامه های بنیادگرایانه و ترویج افکار تجزیه و جنگ طلبانه را بگیریم؟ ما خودمون نمیتونیم اتحادمون را هر از چندگاهی به حاکمیت و تجزیه طلبان نشون بدیم؟ از طرف دیگه بعنوان یک شهروند ایرانی از حرکت گنجی دفاع میکنم و میدونم که گنجی میتونه با جلب افکار بین المللی جلوی اجرایی شدن این نقشه های شوم را بگیره و با برنامه ای منسجم و مشخص بخصوص الان که نزدیک انتخاباتیم جریان دموکراسی خواه را در ایران تقویت کنه. البته هنوز معتقدم که جریان گنجی لاک پشتی و بی برنامست و از طرف دیگه باید برای جلوگیری از مستبد شدن آن ضمانتهایی مستحکم ارائه بشه. امید وارم به زودی پیشرفت و آزادی ایران را با تمام وجودم احساس کنم و این جریانات شوم یک بار دیگه با تدبیر تمام ایرانیان شکستی ابدی را متحمل بشه
□ نوشته شده در ساعت 12:20 PM توسط دانشجو